به نام خداوند
برو حال مي كن بدين ديسك هان
كه هـم نـون و هـم آب باشد درآن
تهمتن روان شـد سـوي خانـه اش
شتابـان بــه ديـــدار رايــانــه اش
چـو آمـد بـه نزديـك ميني تاورش
بــزد ضــربه بـر دگمــــة پاورش
دگـر صبـر و آرام و طاقت نداشت
مران ديسك را در درايوش گذاشت
نكـرد هيـچ صبر و نـداد هيـچ لفت
يكـي ليست از روت ديسكت گـرفت
در آن ديسك ديدش يكي فايل بود
بــزد انتـــر آنجــا و اجــرا نمــود
كز آن يك دمو شد پس از آن عيان
ابا فيلــم و مـوزيك و شرح و بيان
به ناگـه چنان سيستمش كرد هنگ
كه رستم درآن مانده مبهوت و منگ
چـو رستم دگـربـاره ريست نمود
همـي كرد هنگ و همان شد كه بود
تهمتــــن كلافـــه شـــد و داد زد
ز بخـت بــد خويش فـــريــــاد زد
چـو تهمينـه فـرياد رستـم شنــود
بيــامــد كــه ليسانس رايــانه بود
بــدو گفت رستـم همــه مشكلـش
وز آن ديسك و بــرنامة خوشگلش
چـو رستـم بـدو داد قيچي و ريش
يكـــي ديسك بوت ايبل آورد پيش
يكـي تول كيت انـدر آن ديسك بود
بـــرآورد آنـــرا و اجـــرا نمـــود
همي گشت تول كيت ، هارد اندرش
چـــو كـودك كـه گردد پي مادرش
بـه نـاگـه يكـي رمـز ويروس يافت
پــي حـذف امضـاي ايشان شتافت
چـو ويــروس را نيـك بشنـاختش
مــر از بــوت سكتور بــرانداختش
يكـي ضـربـه زد بر سر تـول كيت
كـه هــر بايت آن گشت هشتاد بيت
بـه خاك انـدر افـكند ويــروس را
تهمتـن بــه رايــانــه زد بــوس را
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: شعر
برچسبها: شعر+طنز+حسین
[ چهار شنبه 22 بهمن 1394 ] [ 10:9 ] [ حسین ]
[ ]